آرتین آرتین ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

آرتین کوچولو

مرداد 93

کوچولوی شیرین من حدودا دوماه بودکه سرکاربرگشتم اما توبیطاقت شده بودی همش بهم میچسبیدی و کریه میکردی زمان باهم بودنمون کم شده بود و بزرگترین مشکل نگهداری تو زمانیکه من نبودم بود اول دایی خیلی کمک کردبعد بابا و بعدشم چندروزی فرستادمت مهدکودک تا به این نتیجه رسیدم نمیشه حقوق خوب فرصت شغلی عالی همه چی خوب بود جزحال تو همه گفتن عیب نداره این دورانم زود میگذره بزرگ شه یادشم نمیاد که چطوربزرگ شده اما من نتونستم باخودم کناربیام درگیر بودم اساسی بین رفتن یا نرفتن تا بابایی توروازمهدکودک اورد خونه دیدم رنگ و روت زرد شده گفتم چی شده گفت وقتی دنبالت اومده داشتی از گریه هلاک میشدی با مستخدم تنها بودی و مربیا همه براخودشون...
29 مرداد 1393

خردادوتیر

جیگر طلای مامانی ببخشید که دیر به دیر میام برای اپ کردن اما واقعا وقت نمیکنم  عزیزم تو پست قبل گفتم که بعد از یه ماه از مشهد برگشتیم شهری که توش زندگی میکنیم چابهار راستش عزیزم قرار نبود به این زودی برگردیم اما جایی که مامان قبلا کارمیکرد تشو قبل تولد شما (دفترهواپیمایی) ریسم باهام تماس گرفت و گفت اگه اماده هستم میتونم برگردم  راستشو بخوای دودل بودم نمیدونستم کاردرستیه یا نه اما همه حمایت کردن و تایید و گفتن برو  منم خیلی نگران بودم اما بلاخره دل و زدم به دریا و برگشتیم چابهار تا حضوری بیام دفتر و صحبت کنم و خدارو شکر همه چیز عالی بود من بعد از دوسال وقفه برگشتم سرکارم اینکه روزای اول چه استرس وحشتناکی از اینکه ...
10 مرداد 1393
1